کلبه تنهایی دانشجویان

بروزترین و بهترین پاتوق تفریحی سرگرمی و دانشجویی

کلبه تنهایی دانشجویان

بروزترین و بهترین پاتوق تفریحی سرگرمی و دانشجویی

محمد رضا گلزار

عکس های محمد گلزار

a.jpg 2eustbn[1].jpg 2enxeh3[1].jpg 2a9og95[1].jpg

golz-l[1].jpg  golzar.jpg

با سلام بازدیدکنندگان عزیز ما را از نظرات خود دریغ نکنید

چه ازدواج کرده باشید، چه نکرده باشید، باید این را بخوانید!

وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده

می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و

به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب

می‌دیدم.

یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او می‌گفتم که در

ذهنم چه می‌گذرد. من طلاق می‌خواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظرم

می‌رسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟

از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف

غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب،

دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه می‌کرد. می‌دانم دوست داشت بداند

که چه بر سر زندگی‌اش آمده است. اما واقعاً نمی‌توانستم جواب

قانع‌کننده‌ای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش

می‌سوخت.

ادامه مطلب ...

اس ام اس های جالب بوسه

 

اس ام اس های جالب بوسه

*.*.*.*.*.*


یه بوس فرستادم بی زحمت دست به دست کن بذار رو لپت

 
 *.*.*.*.*.*



 بوسه ابتکاریست از طبیعت برای زمانی که احساس در کلام نمی گنجد

 *.*.*.*.*.*


انسان به سه  بوسه تکمیل میشود ،

بوسه ی مادر که با آن پا به عرصه ی خاکی میگذاری ،

بوسه ی عشق که یک عمر با آن زندگی میکنی ،

بوسه ی خاک که با آن پا به عرصه ی ابدیت میگذاری

 

 *.*.*.*.*.*


 

بوسه یعنی لذت دلدادگی ، لذت از شب لذت از دیوانگی ،

بوسه آغازی برای ما شدن ، لحظه ای با دلبری تنها شدن ،

بوسه آتش می زند بر جسم و جان ،

بوسه یعنی عشق من با من بمان

 

 *.*.*.*.*.*


 

گرچه از دوری این فاصله ها مایوسم ، از همین فاصله دور تورا می بوسم

 

 *.*.*.*.*.*


 

امید نگاهت ، ایستادن روی شانه هایت ، سر نهادن گونه های زیبایت را ،

بوسه دادن مرا ، خوش تر از این آرزویی است

 

 *.*.*.*.*.*


 

بی تو دنیا رنگی ندارد ، خنده با من انسی ندارد

کاش می شد بودی کنارم ، گرچه آهم سودی ندارد ،

بوسه می دادی نغمه ام را ، چون که شعرم نائی ندارد

 

 *.*.*.*.*.*


 

کاش میشد

بوسه ها را قاب کرد

مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

کاش میشد عشق را تقسیم کرد

مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد .

 

 *.*.*.*.*.*


 

من مست غم عشقم با خنده خمارم کن ، صیاد اگر هستی با بوسه شکارم کن

 *.*.*.*.*.*


 

 

تو آن فرشته ای که وقتی در فصل بهار راه می روی ، برگ درختان انتظار پاییز را می کشند تا جای پاهایت را  بوسه بزنند

 
*.*.*.*.*.*

 

هنوز هم در کوچه های خلوت عاشقی ، در میان سکوت

بوسه هایمان زندگی می کنم

شاید رهگذری مژده ای از رویای ماندگار و عشق جاودانه ام ، به همراه بیاورد .

 

 *.*.*.*.*.*


 

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی بوسه ای بر دست یار

عشق یعنی پا و دل دنبال تو

عشق یعنی هرچه دارم مال تو

عشق یعنی خال و ابروی کمان

عشق یعنی یک تیمم یک نماز

عشق یعنی تا ابد با من بمان

 

*.*.*.*.*.*

 

چه بسیار نگاه ها در جهان سرگردانند که در چشمی جای گیرند و چه بسیار فریادهایی که بر سنگ خاموش  بوسه می زنند

 

 *.*.*.*.*.*


 

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد ، با سبدی پر از

بوسه هم خواهم آمد ، و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم تا بدانی تا ابد دوستت دار

 

 *.*.*.*.*.*


 

عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان آب را پر از

بوسه های بی پاسخ میکند

 

 *.*.*.*.*.*


 

گفتی که می بوسم تو را ، گفتی تمنا می کنم ، گفتی اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم

گفتی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم ، گفتم ز تو دیوانه تر دانی که پیدا می کنم

 

 *.*.*.*.*.*


 

با تو پر شور و نشاطم ، تو هیاهوی نگاتم ، تو یه آواز قشنگی ، من تو آهنگ صداتم ، مثل خنده رو لباتم ، مثل اشک رو گونه هاتم ، تو رو می بوسم انگار ، شاعر شعر چشاتم

 

 *.*.*.*.*.*


 

اس ام اس اورژانسی : همین الان که داری مسیج می خونی ، خودت رو ماچ کن ، دلتنگت شدم!

 
*.*.*.*.*.*
 

یک ماچ خصوصی به لبم اهدا کن ! ای دولت عشق در لبانت! لطفا. اصل چهل و چهار را اجرا کن

 

 

بوسیدن قول ماندن نیست شروع با هم بودنه. درک و هم را فهمیدن و حس به هم رسیدنه

 

 *.*.*.*.*.*


 

انواع بوس:

1.بوس صورت : دوست داشتن

2. بوس پیشانی : آرامش

3.بازو  : شوخی کردن

4.لب : عاشق بودن

5. گردن : نیاز داشتن

تو کدومشو به من میدی ؟!

 

 *.*.*.*.*.*


 

یکی در آرزوی دیدن توست ، یکی در حسرت بوسیدن توست ، ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام خندیدن توست

 

 *.*.*.*.*.*


 

هرگز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را ، تو گل ناز منی از دور می بوسم تو را

 
 *.*.*.*.*.*

 

بیب بیب برو کنار ، این اس ام اس یه بار  بوسه داره ، برو کنار خیس نشی !

 
 *.*.*.*.*.*


 

شبی پر کن از بوسه ها ساغرم

به نرمی بیا همچو جان در برم

تنم را بسوزان در آغوش خوش

که فردا نیابند خاکسترم

 

 *.*.*.*.*.*


 

ای بهار بوسه در بزم بلور ، چشم بد از چشم زیبای تو دور

 
 *.*.*.*.*.*

 

می شود مثل نسیم بال در بال پرستو ، بوسه بر قلب شقایق ها بزنیم ، هیچکس تنها نیست ، ما خدا را داریم

 
 *.*.*.*.*.*

 

پروانه به شمع  بوسه زد و بال و پرش سوخت ، بیچاره از عشق فقط سوختن آموخت

 

*.*.*.*.*.*


 

آن بوسه که از روی تو در خواب گرفتم

گل بود که از شاخه ی مهتاب گرفتم

هرگز نتوانی ز من دور بمانی

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

 
 *.*.*.*.*.*


 

عشق اگر با عفت توأم شود گوهری است گرانبها و در عشق فاصله بین خطا و پاکی یک بوسه است

 

 *.*.*.*.*.*


چشم به راه توام ، قفل شبم باز کن

ماه شبم شو دمی نغمه ی نو ساز کن

بوسه ی باران تو باش ، من عطش بی حساب

فاصله بردار ، باز عاشقی آغاز کن

 

 *.*.*.*.*.*


 

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد

چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد

چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد

چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد

چه می شد گل هایی را که هدیه دادم

در قلب تو سبد سبد عشق می شد .

 

 *.*.*.*.*.*


 

یه حساب در بانک مهر و صفا باز کن تا من میلیون ها بوسه به حسابت واریز کنم ، یادت نره حساب جاری باز کنی

 
 *.*.*.*.*.*


 

من بی تو یم بوسه ی فراموش شده ام ، یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان ، یک نسیم سرگردان ، یک رویای ناتمام

چون میگذرد غمی نیست...

چون می گذرد غمی نیست !!


قصه ی آن دختر نابینا را می دانی ؟


که از خودش تنفر داشت


از تمام دنیا تنفر داشت ؛


و فقط یکنفر را دوست داشت


دلداده اش را


و با او چنین گفته بود


« اگر روزی قادر به دیدن باشم


حتی اگر بتوانم دنیا را برای یک لحظه ببینم


عروس حجله گاه تو خواهم شد »


***


و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد


که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد


و دختر ، آسمان را دید و زمین را


رودخانه ها و درختها را


آدمیان و پرنده ها را


و نفرت از روانش رخت بر بست


***


دلداده به دیدنش آمد


و یاد آورد وعده دیرینش را :


« بیا و با من عروسی کن


ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »


***


دختر برخود بلرزید


و به زمزمه با خود گفت :


« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »


دلداده اش هم نا بینا بود


و دختر قاطعانه جواب داد:


قادر به همسری با او نیست


 ***


دلداده رو به دیگر سو کرد


که دختر اشکهایش را نبیند


و در حالی که از او دور می شد گفت


« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی  »





سکوت تلخ


به نام زیباترین زیبایی


نشسته ام...........


کنج اطاق...........


گوشهایم صدایی میشنوند.........


کمی عمیقتر به صدا گوش میکنم.........


انگار کسی پشت پنجره ی اطاق ایستاده است.......


از جایم بلند میشوم.......پنجره را باز میکنم


چشمهایم جز سیاهی چیزی نمیبینند


اما گوشهایم چیزی میشنوند


صدا بلندتر میشود


این صدای کیست؟


صدایش اشناست


این صدا را میشناسم!


اری صدای سکوت است


ان هم همانند من حرفی برای گفتن ندارد


ان هم مثل من تنهاست


زبانش را خوب میفهمم


با سکوتش میخواهد چیزی را به من بفهماند


با دقت به سکوتش گوش میدهم!


میشود امشب را با من سر کنی؟


با تو؟


اری با من


میخواهم با سکوتم با تو نجوا کنم


کمی فکر کردم و با خود گفتم بگذار حرفهایش را بزند


گفت من سالها نامم سکوت بود


در پیچ و خم زندگی زخمهایی خوردم اما باز سکوت کردم و صدایی از من بلند نشد


با خود گفتم کسی همانند من پیدا نمیشود که در برابر زخمهای زندگی سکوت کند و مدام به خود میبالیدم


اما زمانی شد که فهمیدم توهم همانند من خریدار سکوت هستی


اما تو با من یک تفاوت داری ان هم این که


تو در برابر سخت ترین رنجها سکوت میکنی و من در برابر رنجها!!


تو در برابر تهمت ان هم خیانت سکوت کردی


کاری که از عهده ی من خارج است


از ان به بعد هر شب پشت پنجره ی اطاقم به انتظارش مینشینم


و هر شب را با سکوت صبح میکنم


یک سکوت تلخ........

خیلی خسته ام...

زندگی خواهم کرد به جرم بودن


بودنی که هرگز من طرفدارش نبودم


اما واقعیت این است.....


هستم......


اما تا به کی باید به جرم بودن زیست؟


خسته ام......


از همه چیز و همه کس خسته ام......


از صدای تیک تاک روزشمار زندگیم خسته ام......


از بالشی که هر شب لالایی مرگ را نجوا میکند خسته ام....


از تختی که همانند تابوت تنم را با خود در می امیزد خسته ام....


از پتویی که همانند خروارها خاک بر روی خود می اندازم خسته ام....


صبر کنید.......!


ای مردم سنگ قبری بیاورید


من مرده ای بیش نیستم!


دگر روحی برایم باقی نیست


میخواهم بخوابم


یک خواب رویایی


رویای مرگ.........


برای کابوسی به نام زندگی....


میگویند خاک سرد است ......


ولی بر عکس اغوش گرمی دارد......


اغوشی که تو از من دریغ کردی......


اغوش عشق.....

کاش میشد...


کاش میشد...!


کاش میشد کودکی را تازه کرد


ریسمان دار زندگی را پاره کرد


کاش میشد پروانه بود و پرکشید


برسرگل بوته ها دستی کشید


کاش میشد قلب ها را بند زد


تکه هایش را به هم پیوند زد


کاش میشد غصه را از یاد برد


خاطرش را به فراموشی سپرد


کاش میشد عشق ها تک رنگ بود


جام زهر عاشقی بی رنگ بود


کاش میشد زندگی افسانه بود


آدمی با عاشقی بیگانه بود


کاش میشد به دروغ اندیشه کرد


تا شقایق هست زندگی باید کرد(سهراب)


کاش میشد.......!