ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
و باز هم تصویری خیره کننده و تامل برانگیز از پیام نور مرکز کرمانشاه !
خواهشا همه دوستان این فیلم کوتاه و کم حجم و مشاهده کنند و نظرشون و بگن !
به قول دوستان ، فقط یه شتر کم داره !!!!!
برای دانلود فیلم روی لینک زیر کلیک کنید :
دانلود فیلم شگفت انگیز از پیام نور کرمانشاه
کارآفرینان
تمایل دارند روی ایدههای بزرگ و جدید تمرکز کنند: آنها دوست دارند
فیسبوک آینده را بسازند. اما بزرگترین ایدهها اغلب آنهایی نیستند که
سریعترین تأثیر ممکن را روی زندگی آدمها داشته باشند. بنابراین لازم است
کارآفرینان کمتر روی ابداع متمرکز شوند و بیشتر روی نوآوری و یکپارچهسازی.
ابداع،
کمیابترین روش حل خلاق مسئله است که تنها با درکی عمیق از مردم و منابع
بهدست میآید. این پدیده در ذهنهای بزرگانی مانند برادران رایت و ر.
باکمیسنتر فولر نمود مِییابد. جاش مکمانوس مبدع ارشد (Chief Inventor)
آزمایشگاههای لیتلتینگز دیترویت معتقد است: “ابداع نیازمند کنترل شرایط،
دستکاری متغیرها و آزمایش و آزمایش و آزمایش دوباره تا زمانی است که ثابت
کرده باشید چیزی که خلق کردید بیهمتا و مفید است.” (مکمانوس برای بیش از یک دهه بنیانگذار، سرمایهگذار و استراتژیست حوزهی اجتماعی بوده است.)
لحظات
خاص “یافتم یافتم” (همان اریکا اریکای ارشمیدس!) بسیار نادر و دور از
دسترساند؛ اما در بسیاری موارد نوآوری داشتن آسانتر است. نوآوری
نیازمند این نیست که کارآفرینان چرخ را از اول اختراع کنند؛ اما نیازمند این هست که آنها دیدگاههای جدیدی نسبت به مسائل کلاسیک داشته باشند.
اگر
این نکته را به ذهنتان سپرده باشید، دیگر موضوعی را بهصورت شهودی نتایج
یک تحقیق مدرسهی مدیریت هاروارد را میپذیرید: اینکه “هر چقدر مسئله از
تخصص فرد حلکننده دورتر باشد؛ احتمال حل آن توسط آن فرد بیشتر است.” در
واقع در صورتی که مسئلهی مورد نظر کاملا خارج از حوزهی تخصص فرد نوآور
باشد، شانس موفقیت او ده درصد افزایش مییابد.
مثال: E Health Point یکی از سه برندهی رقابت “نوآوری برای سلامت” خدمات ارزانقیمت بهداشتی را از طریق ویدئو کنفرانس میان پزشک و بیمار به مناطق حاشیهای در هند ارائه میدهد.
یکپارچهسازی
نیازمند یک دیدگاه جهانیتر است: شانس اینکه کسی جایی یک راهحل قابل
اطمینان و مقیاسپذیر را برای یک مسئلهی مشابه توسعه داده باشد.
یکپارچهسازی تخصص طراحی سیستمهای انسانی را در حوزههای گستردهای
بهکار میگیرد.
مثال: شرکت APOPO موشخرماهای بزرگ آفریقایی را برای کشف مینهای زمینی (که کشفشان توسط انسانها بسیار خطرناک است) و همچنین تشخیص آلوده بودن نمونههای بزاق انسانها (که بررسی آنها توسط تکنسینهای آزمایشگاهی یک روز تمام طول میکشد؛ اما برای موشها تنها هفت دقیقه!) آموزش داده است.
ما
میتوانیم نقشی فراتر از بنیانگذار و مدیرعامل ایفا کنیم. بیایید خطشکن،
بازیگوش و سازنده باشیم. همانطور که زمانی لئوناردو داوینچی گفته بود:
“سادگی، نهایت پیچیدگی است.”
۱ ) در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.
۲
) حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا
مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین ۲۶۳ روز دیگر باقی
میماند.
۳ ) در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” ۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.
۴ ) اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را می طلبد که جمعا” ۱۵ روز میشود. پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.
۵ ) طبیعتا” ۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز می شود. پس ۹۶ روز باقی میماند.
۶
) ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که
انسان موجودی اجتماعی است.این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند.
۷ ) روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.
۸ ) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.
۹ ) در سال شما ۱۰ روز را به بازی می گذرانید. پس ۶ روز باقی میماند.
۱۰ ) در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است.
۱۱ ) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی میماند.
۱۲ ) ۱روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟
در اینجا به 10 واقعیت توجه می کنیم که آنها را در دانشگاه نمی آموزیم، و تنها بر اثر تجربه و رویارویی با واقعیت کار به آنها پی می بریم
برای مطالعه کامل متن به " ادامه مطلب " مراجعه نمایید :
آیین نامه جدید آموزشی کاردانی، کارشناسی ناپیوسته و کارشناسی پیوسته به کلیه دانشگاه ها ابلاغ شداخبار پیام نور (PnuNews.com) گزارش می دهد:آیین
نامه آموزشی جدید! با امضا کامران دانشجو وزیر علوم در هفته جاری ابلاغ
شد! کلیه دانشگاه ها موظف به اجرای آن هستند! آیین نامه آموزشی دوره های
کاردانی، کارشناسی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور در 35 ماده و 26
تبصره به تصویب شورای برنامه ریزی آموزش عالی رسیده است و برای دانشجویان
ورودی سال تحصیلی ۹۲-۹۱ به بعد و از تاریخ ابلاغ لازم الاجراست .تمام آیین
نامه ها و بخشنامه های مغایر با آن لغو و بلااثر اعلام شده است.
حال
باید دید نظر مسوولین در رابطه با نحوه اجرا این آیین نامه آموزشی جدید در
دانشگاه پیام نور چیست؟ با توجه به ساختار آموزشی اندکی متفاوت در دانشگاه
پیام نور (مثلا در دانشگاه پیام نور در صورت چند ترم مشروط شدن دانشجو
اخراج نمی شود)
برای دانلود کامل آیین نامه جدید آموزشی کاردانی و کارشناسی کلیک کنید
برای خواندن برخی از بخشهای این آیین نامه کلیک کنید
عکس هایی جالب از مردان را می بینید که نیمی از چهره شان را آرایش کرده اند حالا خودتان قضاوت کنید آرایش به مردان می آید یا نه؟
برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید.
ادامه مطلب ...قانون تو تنهایی من است
و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست
و این سرنوشت سادگیست
چه قانون عجیبی!
چه ارمغان نجیبی
و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را
با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت
با چشمهای خیس از غرور
پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا
به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم
تو بمانی و تنهایی و دوری…
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر
تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و
هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با
هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان
کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:
تعارف
شخصی همراه الاغش می گذشت که سر راه به آشنایی رسید. آشنا که کیسه ای پر از بادام زمینی به همراه داشت آن را به الاغ سوار تعارف کرد . اما هر چه تعارف کرد الاغ سوار امتناع کرد و گفت نمی خواهم. آشنا مشتی از بادام زمینی را برداشت و به زور جیب های الاغ سوار را پر کرد الاغ سوار مکثی کرد و گفت : پس مرحمتی کن و بقیه اش را در جیب الاغم بریز چون جیب هایم دیگر جا ندارد .
وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده
میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و
به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب
میدیدم.
یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در
ذهنم چه میگذرد. من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظرم
میرسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟
از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف
غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب،
دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه میکرد. میدانم دوست داشت بداند
که چه بر سر زندگیاش آمده است. اما واقعاً نمیتوانستم جواب
قانعکنندهای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش
میسوخت.