قسمت اول ضرب المثل های سبزدشت

بُراش دُس نِگر می دّرُه تا روش را بِره.

Barâŝ das negar mydore tâ ruŝ râ bere.

برایش دست نگه می دارد تا روی آن راه برود.

در بیان احترام بیش از حد برای کسی قائل شدن بکار می رود.

بُراش دُس نِگر می دّرُه تا روش را بِره.

Barâŝ das negar mydore tâ ruŝ râ bere.

برایش دست نگه می دارد تا روی آن راه برود.

در بیان احترام بیش از حد برای کسی قائل شدن بکار می رود.



بُرخَر می زَنَم پالون بِلَرزَه، بُردُر میزَنَم دالون بِلَرزَه.

Bar xar my zanam pâlun belarze bar dar my zanam dâlun belarze.

بر خر می زنم که پالان خر بلرزد و بر درب می زنم که دالان بلرزد.

منظور به کنایه حرف زدن است.



بُرفیه که رو بونِ همه میاد.

Barfiye ke ru bune hame myâd.

برفی است که روی بام همه می بارد.

در بیان مسائل عمومی به کار می رود.



بُرِ کَسی بِمیرکه بُرات تِوکُنَه.

Bare kasy bemyr ke barât tew kone.

برای کسی بمیر که برای تو تب کند.

در ذم کسی که برای کمک دیگران ارزشی قائل نیست.



بُز به میش گف: دیدُم دیدُم، میش گف: من عّمری اَ تورّ دیدم هِچی نگفتم تویُ بار دیدی هِی می گی.

Boz be myŝ gof dydam dydam,mysŝ gof man omry a toro dydam hecy nagoftam to yabâr dydy hey mygy.

بز به میش گفت که(زیر دنبه ات را) دیدم دیدم، میش به بز گفت که من یک عمر از تو را (زیر دم تو را) دیدم چیزی نگفتم تو یک بار دیدی دائماٌ می گوئی.

به طعنه به کسی گفته می شود که عیب خود را نمی بیند، ولی عیب دیگران را می بیند



بّزَم ریش دارُه.

Bozam ryŝ dâre.

بز هم ریش دارد.

در تحقیرکسی که در مورد چیزی خاص، بخود به بالد به کار می رود.



بِه باد هُوا زِندُه یُ.

Be bâde habâ zendaye.

با باد هوا زنده است.

در بیان نهایت فقر و تنگ دستی به کار می رود.



بُلولُ خِلقَه، نونِ جِوُ سِرکَه.

Balule xelqe,nune jewo serke.

بهلول و خرقه، نان جو و سرکه.

در بیان ساده زیستی به کار می رود.



بِما می گَه تو دُر نَیا که من دُرو مُدُم.

Be mâ myge to dar nayâ ke man darumadam.

به ماه می گوید تو بیرون نیا که من بیرون آمدم.

در بیان نهایت زیبایی به کار می رود.



بمن میگَن(نام متکلم) نه بَُلگِ شَلغَم.

Be man mygan … na balge ŝalĝam.

به من می گویند …نه برگ شلغم.

برای تعریف و تمجید از خود به کار می رود.



بُنو آدُمُ دُر میارُه.

. Bonu âdamo darmyyâre.

روده انتهایی مقعد آدم را بیرون می آورد.

در تقبیج شخص حُرّاف به کار می رود.



بِوونَه ... نونِ جِوَ.

Bewune kone guzu nune jewve.

بهانه کسی که زیاد ... نان جو است.

در بیان این که اگرکسی به کاری عادت داشت با بهانه کوچکی آن عمل را انجام می دهد.



به اُشتُر گُفتن چِرُ شاشِت اَ پُسُه، گُف چُه رُسمُم بِرُسمِ هُرکَسُه.

Be oŝtor goftan cero ŝâŝet a pase, gof ce rasmam be rasme har kase.

به شتر گفتند چرا از پشت ادرار می‌کنی، گفت کدام رسمم مثل رسم دیگران است که این یکی باشد.

درباره کسی که اعمال و رفتارش مطابق معمول و رسم نباشد به کارمی رود.



به چُغوت گُفتن مُنار به کو ... ، گُف یُ چیزی بِگو بُگُنجُه.

Be coĝut goftan monâr ba kunet, gof ya cyzy bogu begonje.

به گنجشک گفتند منار به… ، گفت یک چیزی را بگوکه بگنجد.

در تقبیح لاف و گزافه گوئی به کار می رود.



بِخَر میگه خالو.

Be xar myge xâlu.

به خر می‌گوید خالو(دایی).

در مورد آدم احمق به کار می رود.



بیلُ بِنداز کُلوخ کورٌ بردّر

Bylo bendâz koluxkoro bardor.

بیل را بینداز و کلوخ کوب را بردار.

در بیان خستگی ناپذیری، اگر از این کارخسته شدی کار دیگری را انجام بده.