پشت یه ماشین آشغالی نوشته بود : واسه هر آشغالی خودتو کثیف نکن . . .

به به هوا آبیه آبیه آفتابیه
ماشینه قلابیه ؟
نه بابا بنزین نداره خالیه !
یه پمپ بنزین اونجاست
بنزین واسش مهیاست . . .
تبلیغ دهه شصتی

هشدار :
مصرف بیش از حد احترام باعث اختلالات روانى طرف مقابل و اختلالات عصبى شما میگردد !
لطفا در میزان مصرف دقت کنید !

وقتی می پرسی چیزی می خوریین ؟ اونی که میگه : من یکی دو لقمه باهات می خورم، جدا موجود ترسناکیه !

اونقدری که من بالش زیر سرمو تا صبح می چرخونم اگه به جاش توربین بود می تونستم برق کل روستاها رو تامین کنم !

هر وقت کسی بهتون گفت : یه چیزی بگم ؟ بگید نه نگو !
چون اگه بگی بگو ، میگه هیچی ولش کن !
پیشگیری بهتر از درمان است !
البته اینا کلا لاعلاج هستن !

یادش بخیر زمان مدرسه با بغل دستیمون که قهر می کردیم ، وسطِ میزیه خط می کشیدیم می گفتیم : وسایلات از این خط اینور تر نیاد !

یکی از دلایلی که آیفون ۵ نمیخرم اینه که
.
.
.
پولشو ندارم !

یکی از فانتزیام اینه یه لامبورگینی بخرم پشتش بنویسم
{ عاقبت فرار از مدرسه }
گند بزنم تو سیستم آموزش پرورش !

یه ناشناس اس ام اس داده میگم “ شما ؟”
می‌گه “ دوس داری کی باشم ؟ ”
می‌گم ناتالی پورتمن !
ولی اگه به شانس منه که داداش حسین رضا زاده‌ای !

راننده تاکسی گفت :
من کارمو خیلی دوست دارم ، من صاحب این ماشینم ، من تجارت خودمو دارم ، من رئیس خودمم ، هیچکس بهم نمیکه چیکار باید بکنی !
منم بهش کفتم :
.
.
.
اقا دست راست برو !

بعد از کار کردن تو معدن ، سخت ترین کار دنیا اینه که وسط غذا پاشی بری پارچ آبو از توی یخچال بیاری . . .

به جان خودم اینقد که گوگل به ما چیز یاد داد ، مدرسه و دانشگاه یاد نداد

یارو تو روزنامه آگهی زده روغن مار صد در صد ( گیاهی ) !
خدایا تو رو به همین وقت قسمت میدم ، منو بکُش راحتم کن . . .

مراحل زندگیِ من و ترس از اشخاص
دو سالگی : عباس عاغا
چهار سالگی : نمکی
شیش سالگی: بچه دزد
ده سالگی : تاریکی
سیزده سالگی : جن
هیجده سالگی : جدایی از دوست دخترم
بیست و پنج سالگی : تموم شدن حجم اینترنت

جواب ایرانی ها به اس ام اس یه ناشناس :
.
.
.
دهه پنجاهی : ” حتما ” اشتباه فرستاده
دهه شصتی : بعد چند بارتکرار : شما ؟
دهه هفتادی : هنوز عرقه پیام خشک نشده U ؟
دهه هشتادی : کدوم یکی هستی ؟
اینطور پیش بره نودی ها : شماره ناشناس ندارن

در یخچال رو باز کردم یه پشه در حالی که داشت فحش می‌ داد ازش خارج شد !

امیدوارم یه روزی فرهنگسازی بشه که وقتی یه نفر میره برای خودش چایی بریزه همه نگن برا منم بریز !

یکی از فانتزیام هام اینه که یه فرش پونصد شونه بگیرم بعد هر شب سرمو بذارم رو یکی از شونه هاش . . .
فکر میکردم تحریم ها حداقل تا دوسال دیگه رو من اثر نذاره