ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل
عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس
عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک . . .
.
.
.
.
آنگاه که ابراهیم، اسماعیل را به قربانگاه عشق برد
این ذات اقدس الهی بود که جلوه گر شد.
این عشق آموختنی است
عید سعید قربان مبارک . . .
.
.
.
.
ای عزیزان به شما هدیه ز یـزدان آمد / عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول / رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد . . .
.
.
.
.
عید قربان به حقیقت زخداوند کریم / آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلهاچو کویری ست پر از فصل عطش / بر کویـر دل ما نعمت باران آمد . . .
.
.
.
.
خوشا آنان که با حق آشنایند / مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را / فدای امر الله می نمایند
.
.
.
.
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل
عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس
عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک . . .
.
.
.
.
آنگاه که ابراهیم، اسماعیل را به قربانگاه عشق برد
این ذات اقدس الهی بود که جلوه گر شد.
این عشق آموختنی است
عید سعید قربان مبارک . . .
.
.
.
.
ای عزیزان به شما هدیه ز یـزدان آمد / عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول / رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد . . .
.
.
.
.
عید قربان به حقیقت زخداوند کریم / آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلهاچو کویری ست پر از فصل عطش / بر کویـر دل ما نعمت باران آمد . . .
.
.
.
.
خوشا آنان که با حق آشنایند / مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را / فدای امر الله می نمایند
.
.
.
.
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک
.
.
.
.
ای تو جان نوبهاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
ای تو شور آبشاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!
.
.
.
.
آمدی چون ماه تازه، تیغ بر کف، خنده بر لب
آمدی ای عید قربان! خوش رسیدی، خوش رسیدی!
.
.
.
روز «عید قربان» مىتواند براى ما، اوج «آزادى برین» از قید و بند نفسانیات و وسوسههاى ابلیس و هواى نفس باشد.
.
.
.
رها شدن از تعلّقات و ذبح کردن تمنّیات در پیش پاى اراده حق تعالى، درسى و رهاوردى است که از عید قربان مىآموزیم.
.
.
.
اگر ابراهیم خلیل، با ارادهاى بزرگ و اخلاصى عظیم، توانست اسماعیلش را به قربانگاه ببرد و در راه خواست پروردگار، کارد بر حلقوم عزیز دلش اسماعیل ذبیح بگذارد، نشانه این وارستگى از غیر خداست.
.
.
.
کسى که «مالک نفس» شود، «دیو هوا» را به بندى مىکشد.
.
.
.
آنکه اهل قرب باشد، در عید قربان با عبادت به پروردگارش تقرب مىجوید.
.
.
.
آنکه حرمتهاى الهى را پاس بدارد و از حریم و مرز بندگى خارج نشود،شایسته «مقام خلّت» است و رهپوى راستین ابراهیم و اسماعیل به شمار مىرود.
.
.
.
عید قربان، جلوهگاه تعبّد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است.
.
.
.
قربانى، مسلمان را در سایه این ایثار و عبودیّت به قرب خدا مىرساند.
.
.
.
عید قربان، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مؤمن و مسلم و مطیع است.
.
.
.
چه زیبا منجلی شد «عید قربان»
شروع داستان عشق و ایمان
نگر خورشید خون چون در طلوع است
کنار کعبه محشر در وقوع است
.
.
.
.
هرچه را بتوانیم در راه «خدا»، «فدا» کنیم، آن «قربانى» ماست.
.
.
.
به سودای جهان عاشق دلیر است
همیشه عشق، قربانی پذیر است
همیشه قرب دل در وصل عشق است
موحّد بودن ما اصل عشق است
.
.
.
.
ایثار مال و جان، گواه صداقت بنده در ادعاى مسلمانى است.
انفاق و صدقات و خیرات بخاطر امر پروردگار، نشان وارستگى از مال و همخونى و همدلى با محرومان است.
.
.
.
.
بزرگداشتِ «عید قربان» تعظیم شعائرى است که از ابراهیم خلیل و مناسک و سنن او به یادگار مانده است.
.
.
.
.
کسى هم که بتواند از خواسته «دل» بگذارد تا در خطّ «دین» بماند، او هم خلیلآسا، شاهد بندگى خود را به دست گرفته است.
.
.
.
.
آنچه موجب مىشود قربانى، «قرب»آور باشد، اخلاص است.
تقرّب به خدا، در سایه عبودیت و بندگى است.
بندگى هم «اطاعت از فرمان» است.
.
.
.
نزول فیض رب العالمین است
حلول «عید قربان» در زمین است
.
.
.
.
بگیر آیینه دل را مقابل
ببین نور ازل در مهبط دل
حلول تازه داده فیض سبحان
خوشا «ذی الحجه» روز «عید قربان»